سلام عزیز دل مامان امروز رفته بودم صدای قشنگ قلبتو بشنوم، با عمه مریمت رفته بودیم خیلی شلوغ بود تو هم کلی ورجه وورجه کردی نانازم.بابا هم نگران بود و پشت سر هم تماس میگرفت و جویای حال گل پسرش بود. آخه امشب شب کاره نتونست با ما بیاد. خلاصه نوبتم شد عمه هم با ما اومد تو دلش میخواست تو رو ببینه ، علیرضا مامان فدات بشه اروم تو دل مامان خوابیده بودی من درست ندیدمت ،اما ریتم قشنگ قلبتو شنیدم عزیزم، خدارو هزار بار شکر دکتر گفت همه چیزخوب وطبیعی 25 هفته و 2 روز که خدا تورو به ما داده فدای تنت بشم 824 گرم وزن داری واحتمال داد 7 مرداد چشای قشنگتو تو این دنیا باز کنی واسه بوسیدنت ب...